جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 555

1. باده چون بی غش و ساقی چو پری وش باشد

2. دعویِ توبه درین وقت چه ناخوش باشد

3. صفت جام جهان بین که حکیمان گویند

4. رمزی از جام بلور و می بی غش باشد

5. مدّعی گر نخورد می بگذارش که مدام

6. خاطر از وسوسۀ زهد مشوّش باشد

7. آتشین می به کفم نه که جزین آتش نیست

8. رند می خواره که مستوجب آتش باشد

9. از دل غیب نما نقش خط و خال بشوی

10. روی آیینه نشاید که منقّش باشد

11. برحذر باش درین خوابگه عیش مباد

12. تيغ ها تعبیه اش در تهِ مفرش باشد

13. از سبو باده کشد دلشده جامی نه ز جام

14. رند باید که بدین شیوه سبوکش باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
* چو شبنمی است که بر بحر می‌کشد رقمی
شعر کامل
حافظ
* دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
* امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست
شعر کامل
سعدی
* از گشایش نبود بهره تهی مغزان را
* پسته پوچ محال است که خندان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی