جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 561

1. رخ نمودی صفا همین باشد

2. خط فزودی بلا همین باشد

3. کارم از طرّۀ تو درهم شد

4. کار بادِ صبا همین باشد

5. کُشمت گفته ای برای خدا

6. از برای خدا همین باشد

7. فکر وصل تو هرکه را گفتم

8. گفت ماخولیا همین باشد

9. شد ز مهرت مس وجودم زر

10. اثرِ کیمیا همین باشد

11. تو شهی خیل نیکوان حَشَمت

12. حشمت و کبریا همین باشد

13. بنما ابروان که جامی را

14. قبله گاه دعا همین باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می زند مشت به رویم که مبین سوی حبیب
* هیچکس نیست چو من مشتکی از دست رقیب
شعر کامل
جامی
* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین
* ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را
شعر کامل
وحشی بافقی