جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 569

1. طبع هر دم سوی خوبان وفاکیش کشد

2. خاطر من به بتان ستم اندیش کشد

3. هرکرا سرکشی و شوخی و بدخویی بیش

4. خون گرفته دل من جانب او بیش کشد

5. می کشم تحفۀ جان پیش چنان سنگدلی

6. که به قتلم ز همه تیغ جفا بیش کشد

7. محرم خلوت وصلند همه محتشمان

8. محنت هجر همین عاشق درویش کشد

9. مرهمی بخش ز پیکان جگر ریش مرا

10. تا کی از دست طبیبان الم نیش کشد

11. زخم مژگان تو برد از دل من رنج فراق

12. ای خوش آن نیش که آزردگی از ریش کشد

13. جامی از آتش دل نعل سُم رخش تو تافت

14. تا ز سر داغ وفایت به رخ خویش کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آسیای فلک از آب مروت خالی است
* تا دلت چاک چو گندم نشود نان مطلب
شعر کامل
صائب تبریزی
* کمی نیست در بخشش دادگر
* فزونی بخوردست انده مخور
شعر کامل
فردوسی
* زان شبی که وعده کردی روز بعد
* روز و شب را می‌شمارم روز و شب
شعر کامل
مولوی