غزل شمارۀ 600
1. پرتوِ روی تو بر بادۀ گلفام افتاد
2. باده شد آتش از آن پرتو و در جام افتاد
3. آستین کرمت دید ز ساعد پرسیم
4. عاشق خام طمع در طمع خام افتاد
5. طبل خوبی چه زند پیش تو خورشید آخر
6. طشت رسوایی او خواهد ازین بام افتاد
7. نیست آیین لب لعل تو جز کام دهی
8. همه ناکامی من زین دل خودکام افتاد
9. دلق صدپاره و سجّادۀ صد رنگ به دوش
10. شیخ مابین که چه اعجوبۀ ایّام افتاد
11. وقت آن رند خرابات نشین خوش که دلش
12. چون دلِ خاص و تنش بر صفتِ عام افتاد
13. نام جامی که بلند از تو شد ای باده فروش
14. چه خطا رفت که از دفتر انعام افتاد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده