جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 665

1. چون سوار آن خسرو خوبان به راهی بگذرد

2. باوی از جان های مشتاقان سپاهی بگذرد

3. یاد آن شکل و شمایل جان و دل سوزد مرا

4. هرکجا چابک سواری، کج کلاهی بگذرد

5. ماند نامش بر زبانم وه چه خوش باشد اگر

6. نامِ من هم بر زبانش گاه گاهی بگذرد

7. مشکل آبادان شود در هر دلی کان مه گذشت

8. وای بر ملکی که ظالم پادشاهی بگذرد

9. دمبدم هجران به خونریزی کشد تیغ ستم

10. وه چه باشد گر ز خون بی گناهی بگذرد

11. من که از یک روزه هجران این چنین رفتم ز دست

12. وای بر جانم اگر سالی و ماهی بگذرد

13. هر طرف كان شوخ راند جامی بی صبر و دل

14. از عقب افغان کنان چون دادخواهی بگذرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک من ناردانه شد نه عجب
* گو دل من کفیده نار شود
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* سرو در باغ نشانند و تو را بر سر و چشم
* گر اجازت دهی ای سرو روان بنشانم
شعر کامل
سعدی
* یا رهگذر مورچگان است به ‌گلبرک
* یا بر سمن تازه بنفشه بدمیدست
شعر کامل
امیر معزی