جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 725

1. دم به دم خونم ز دیده بر گریبان می چکد

2. می فشانم چون گریبان را به دامان می چکد

3. می نویسم وصف لعلت وز شکاف کلک من

4. آب حیوان می تراود، رشحۀ جان می چکد

5. از شکاری نیست هر یک از دل صاحب دلیست

6. قطره قطره خون که تیرت را از پیکان می چکد

7. نیست اشک این بر رخم در سینه پیکان های تو

8. آب گشته ز آتشم و اکنون ز مژگان می چکد

9. پیش رویت گر زدم آه و شدم گریان چه عیب

10. موسم گل می درخشد برق و باران می چکد

11. از خوی رخسار تو یا جرعۀ لب های تست

12. هر نمِ لطفی که بر خوبان بستان می چکد

13. شیشۀ سبز فلک را ساخت جامی پر گلاب

14. بس که آبش چون گل از اوراق دیوان می چکد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
* که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
* تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
شعر کامل
حافظ
* مباش وقت سحر بی ستاره ریزی اشک
* که نور چهره گردون ز گریه سحری است
شعر کامل
صائب تبریزی