جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 767

1. گل خوش است و عید خوش، وز هر دو خوشتر وصلِ یار

2. خاصه بعد از محنت هجران و دردِ انتظار

3. در بهاران غنچه را دل خرم و خندان بود

4. غنچۀ دل چون دل غنچه است ما را این بهار

5. می نماید لاله زار عشرت امسالم به چشم

6. داغ های محنت دوری که بر دل بود پار

7. آرزو دارم که گیرم برکنار کِشت می

8. ای خوش آن دم کارزوی خویش گیرم در کنار

9. دامن افشان از غبار غم که از باران نماند

10. چون دل اهلِ صفا بر دامن صحرا غبار

11. آب صافی می کند در جوی کار آینه

12. شاهدِ گل زان گشاید رخ به طرف جویبار

13. آن سهی قد گر کند بر مشهدِ جامی گذار

14. بهرِ پابوس وی از گل سر برآرد سبزه وار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یار باید که هر چه یار کند
* بر مراد خود اختیار کند
شعر کامل
سعدی
* تو را که گفت که سعدی نه مرد عشق تو باشد
* گر از وفات بگردم درست شد که نه مردم
شعر کامل
سعدی
* سرو از آن پای گرفتست به یک جای مقیم
* که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
شعر کامل
سعدی