جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 82

1. عارض زخط آراسته شد نوش لبم را

2. برهم زد از آن عارض و خط روز و شبم را

3. آن نخل طرب را چو گزیدم لب شیرین

4. گفتا که مکن خسته ز دندان رطبم را

5. دل داشت نوای طربی فرقت آن ماه

6. باناله بَدل کرد نوای طربم را

7. دارم به تو روی از همه زان دم که نهادند

8. در قبضۀ عشق تو زمام طلبم را

9. تب لرزه ام از آه خود از زلف کرم کن

10. تاری که به آن رشته ببندند تبم را

11. محجوبم از آن عارض خوب از سبب زلف

12. یارب بکش از پیش حجاب سببم را

13. گفت از لب میگون تو جامی سخنی چند

14. بفروخت به می دفتر فضل و ادبم را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به مکر و حیله برای دسترس چه امکان است
* که همچو سرو بلندش هزار دستان است
شعر کامل
کمال خجندی
* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چشم دل باز کن که جان بینی
* آنچه نادیدنی است آن بینی
شعر کامل
هاتف اصفهانی