قصیده شمارۀ 52 : در وصف سلطان حسین بایقرا و عمارت او
1. حبّذا منزلی که چرخ برین
2. به تماشای اوست رو به زمین
3. می گشاید به دیدنش شب ها
4. زاختران چشم های عالم بین
5. دورها شد که با هزاران چشم
6. هیچ جا منزلی ندیده چنین
7. بر برون روضه ها بهشت آسا
8. در درون برج ها سپهر آیین
9. برج هایش ز اختران روشن
10. چون دل عارفان به نور یقین
11. پاسبان چون نهد به بامش پای
12. سرّ او بگذرد زعلّيين
13. روی دیوار او چو صحن چمن
14. پر گُل و سرو و لاله و نسرین
15. تخت های درِ منقّش او
16. لوح تعلیم کارخانۀ چین
17. تا به دندانه هاش روشنان با هم
18. جمع کرده به صورت پروین
19. بسته بر آب و خاک نقش او را
20. نقشبند خلقته من طين
21. کوس رحلت زند ز دارالخلد
22. گر رسد صیت او به حورالعين
23. حوض و فواره هاش جای به جا
24. موج زن چشمه سار ماءِ معين
25. سوده گشت آستانش بس که سران
26. در سجودش همی نهند جبین
27. زانک آن جا رسیده گاه به گاه
28. قدم شهریار دنیی و دین
29. شاه سلطان حسین آنکه سپهر
30. حکم او را بود رهی و رهین
31. در صف خیل خسروان ننشست
32. شهسواری چو او به خانۀ زین
33. هست میراث او ابا عن جد
34. تخت شاهیش و تاج و نگین
35. می گریزد ز رمح او دشمن
36. آنچنان کز شهاب دیو لعین
37. تا نهد سر به خاک پاش نخست
38. سرنگون آید از مشيمه جنین
39. خصم نامرد او چه لایق آن
40. کش به شاهی فلک کند تعیین
41. نو عروسیست ملک چابک و چُست
42. کی سزد در حبالۀ عنّين
43. شعله افتد به عالمی چو زند
44. آتش تیغ او زبانۀ کین
45. جامیاگرچه مدح شاه ترا
46. مُلهم غیب می کند تلقین
47. ورچه ارباب دین و اهل خرد
48. می کنند اندر آن ترا تحسین
49. به که از تو دعا رود به فلک
50. آنچنان کز جهانیان آمین
51. تا زهم نگسلد ز گردش دهر
52. سلک دور شهود و سیر سنین
53. مگسلاد آنچنان ز یکدگرش
54. هرگز اسباب عزّت و تمکین
55. فضل حق ناصر و معینش باد
56. اِنّهُ خير ناصرٍ ومعین
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده