جامی_دیوانقطعه ها (فهرست)

قطعه شمارۀ 116

1. سفله ای می خواست عذر عارفی کز آمدن

2. سوی تو مانع مرا اشغال گوناگون بود

3. گفت خامش کن که گر سویم نیاید چون تویی

4. منّت ناآمدن از آمدن افزون بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
* آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
شعر کامل
حافظ
* چو نخل موم بر و بار ما ملایمت است
* چگونه سینه سپر پیش آفتاب کنیم؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را
* در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش
شعر کامل
صائب تبریزی