جامی_دیوانقطعه ها (فهرست)

قطعه شمارۀ 12

1. هرچند زند لاف کرم مَرد درم دوست

2. دریوزۀ احسان ز درِ او نتوان کرد

3. دیرین مثلی هست که از فضلۀ حیوان

4. نارنج توان ساخت ولی بو نتوان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تفاوتی نکند قدر پادشایی را
* که التفات کند کمترین گدایی را
شعر کامل
سعدی
* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی