قطعه شمارۀ 83
1. به فضل عام تو یارب که در سرای وجود
2. دقیقه ای زفنون کرم فرونگذاشت
3. به صنع تو که ندیده مدد زکلک و مداد
4. به لوح سادۀ هستی هزار نقش نگاشت
5. بنازم آن صفت جود شهریاری را
6. که فیض جود خود از هیچ کس دریغ نداشت
7. بلند مرتبه یعقوب بن حسن که ز عدل
8. لوای جاه و جلالت به آسمان افراشت
9. حساب حاصل او جز خدا نداند کس
10. به کشتزار جهان بس که تخم نیکی کاشت
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده