کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1000

1. ترا دیده هر بار دیدی چه بودی

2. که هر بار دولت مرا رخ نمودی

3. چه بودی گر آن لب نمک میفشاندی

4. وز آن سوز ریش دل ما فزودی

5. نسیم توأم گفت عود ارنه خام است

6. چرا خویشتن را چنین مپستودی

7. چه رمزست گفتن عدم آن دهانرا

8. که چون او ندیدیم عدیم الوجودی

9. شب از دور مه را دو تا گشته دیدم

10. مگر خواست کردن برویت سجودی

11. رقیب سگت بانگ بر من نمیزد

12. اگر تو شبهای من میشنودی

13. کمال از تو جز آه دل بر نیامد

14. چه خواهد برآمد زخس غیر دودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
* تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
شعر کامل
حافظ
* صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
* همه دانند که در صحبت گل خاری هست
شعر کامل
سعدی
* ناصح از بیهودگی آبروی خویش برد
* بوی خون آید ز افغان مرغ بی هنگام را
شعر کامل
صائب تبریزی