کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1003

1. تو چشم آنکه حق بینی نداری

2. وگر نه هرچه بینی حق شماری

3. مکن بب غریق ای زاهد خشک

4. کزین دریا تو چون خس در کناری

5. از احوال درون دردمندان

6. چگویم با تو چون دردی نداری

7. ز ابرویش چه روی آری به محراب

8. نماز ناروا تا کی گزاری

9. دلا از ما بگو با چشم گریان

10. چو با عنایت کرد باری

11. نثار خاک آن دراز در و لعل

12. به بار ای کان گوهر تا چه داری

13. کمال آن خاک نعلین ار کنی تاج

14. از درویشی بشاهی سر برآری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هزار نعره ز بالای آسمان آمد
* تو تن زنی و نجویی که این فغان ز کجا
شعر کامل
مولوی
* آنچه دیدی بر قرار خود نماند
* وینچه بینی هم نماند بر قرار
شعر کامل
سعدی
* بوسه را در نامه می پیچد برای دیگران
* آن که می دارد دریغ از عاشقان پیغام را
شعر کامل
صائب تبریزی