کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1007

1. چرا هر دم از پیش ما میگریزی

2. شهی از گدایان چرا میگریزی

3. به بخیلی مگر ای بخوبی توانگر

4. که از عاشق بینوا میگریزی

5. چرانی چرا از دعاگو گریزانت

6. بلانی بلا از دعا میگریزی

7. و آن تازه برگ گلی کز لطافت

8. از آسیب باد صبا میگریزی

9. اگر او میگریزد ز چشم ای خیالش

10. نو بگریز بینم کجا میگریزی

11. کمال ار به او میگریزی ز چشمش

12. از یک فتنه در صد بلا میگریزی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید
* از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده است
شعر کامل
رهی معیری
* کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
* ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند
شعر کامل
حافظ
* جای نزهت نیست گیتی را که اندر باغ او
* نیشکر چون برگ سنبل زهر دارد در میان
شعر کامل
خاقانی