کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1028

1. دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی

2. عیسی دمی و آب به آدم نمیدهی

3. داروی جان ز حقه لبهات میدهد

4. با جان خسته چاشنی هم نمیدهی

5. کوی تو کعبه و لب لعل تو زمزم است

6. آبی چرا به تشنه زمزم نمیدهی

7. دست رقیب نیز به آن لب نمی رسد

8. باری بدیو شکر که خانم نمی دهی

9. وردم دعای نسبت به محراب ابروان

10. کز درد و غم وظیفه من کم نمیدهی

11. نامحرمان کجا بحریم نور را برند

12. چون را در آن مقام به محرم نمیدهی

13. زیبد گدانی در دلبر ترا کمال

14. کان سلطنت به ملک دو عالم نمیدهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهر شراب‌خوارهٔ بستان معرفت
* چشمت هزارباره ز بادام خوش‌تر است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
* بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
شعر کامل
حافظ
* غلام همت آن نازنینم
* که کار خیر بی روی و ریا کرد
شعر کامل
حافظ