کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1052

1. گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کنی

2. سرهای ما کشان همه در زیر پا کنی

3. گفتی نمایمت رخ و گامت ز لب دهم

4. لطفیست این و مهر تو اینها کجا کنی

5. شوخی فراغ از آتش و آبت از آن مدام

6. در دل مقام سازی و در دیده جا کنی

7. من آن نیم که ناله کنم از تو چون قلم

8. گر خود به تیغ بند ز بندم جدا کنی

9. بر عاشقان حیب که یک یک جفا کند

10. از نو به ای رقیب که صد صد وفا کنی

11. دیدی صفای عارضش ای دیده گریه چیست

12. بعد از صفا به گریه چرا ماجرا کنی

13. آن خط همیشه مشک خطا خواندن کمال

14. در یک خط ای عجب ز چه چندین خطا کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دریاست مجلس او دریاب وقت و در یاب
* هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد
شعر کامل
حافظ
* باغ عیشم که بصد گونه ریاحین خوش بود
* از گل و لاله تهی گشت و ز خاشاک پرست
شعر کامل
سیف فرغانی
* بدی را بدی سهل باشد جزا
* اگر مردی احسن الی من اسا
شعر کامل
سعدی