کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 119

1. چشم شوخ نو هر کرا کشتست

2. اول از رشک آن مرا کشتست

3. به شکر گفته اند دشمن کش

4. دوستان را لبت چرا کشتست

5. غم تو لشکر سلیمان است

6. که چو مورم به زیر پا کشته است

7. گفته ای خونبهای کشت منم

8. همه را عشق خونبها کشته است

9. خسته غمزه را لب تو دواست

10. خستگان ترا دوا کشته است

11. آفتاب از تو حسن میدزدد

12. صبح از آن رو چراغ ها کشته است

13. وعده کشتی بده به کمال

14. جان من وعدهای کرا کشته است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا وفا خود نبود در عالم
* یا مگر کس در این زمانه نکرد
شعر کامل
سعدی
* درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
* که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید
شعر کامل
مولوی
* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی