کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 131

1. داغ عشقت بر رخ جانها نشان دولت است

2. هر که محروم است ازین دولت سزای محنت است

3. گر بلا افزون فرستی من بدین نعمت هنوز

4. شکر می گویم که در شکرت مزید نعمت است

5. از بزرگی گر سگ خود خوانیم که گه رواست

6. هر که شد خاک درت او را به از صد عزت است

7. گر به بینی عاشقی در گربه ای زاهد چو اشک

8. از نظر مگریز کان باران ز ابر رحمت است

9. زحمت آن در مده ای سر که از ما دوست را

10. این گرانی بس که جان بر آستان خدمت است

11. با تو در دوزخ مرا نار وعذاب سلسله

12. خوشتر از رخسار و زلف حوریان جنت است

13. نیست جز وصلی ازو در پوزه جان کمال

14. آفرین بر جان درویشی که صاحب همت است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه سخن کرد به چشم و چه شکر گفت ز لب؟
* که رواج شکر و قیمت بادام برفت
شعر کامل
اوحدی
* بوی گل و بانگ مرغ برخاست
* هنگام نشاط و روز صحراست
شعر کامل
سعدی
* یار بگذشت، از همه خندان و از من خشمناک
* عمر بر من مشکل و بر دیگران آسان گذشت
شعر کامل
هلالی جغتایی