کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 138

1. در سر زلف تو تنها به دل شیدا رفت

2. و دل هر دو به هم در سر این سودا رفت

3. رفت دل بکنه چون باد در آن حلقه زلف

4. شب تاریک زهی دل که چنین تنها رفت

5. از سر زلف تو دوشینه حکایات دراز

6. همه گفتند ولی باد صبا تنها رفت

7. بر درت گرچه زدم خاک به چشمان رقیب

8. حیف از آن سرمه که در دیده نابینا رفت

9. دانة خال به بالای لبت دانی چیست؟

10. زین دل سوخته دودی است که بر بالا رفت

11. روی ننموده به یک زاهد و میخواره هنوز

12. از تو در صومعه و میکده صد غوغا رفت

13. در سماعی که غزلهای تو خواندند کمال

14. صوفیان را همه از سر هوس حلوا رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پاکان ستم ز دور فلک بیشتر کشند
* گندم چو پاک گشت خورد زخم آسیا
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود
* از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
شعر کامل
مولوی
* یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
* کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
شعر کامل
حافظ