کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 155

1. دل قبله خود خاک سر کوی تو دانست

2. جان طاعت احسن هوس روی تو دانست

3. محراب دو شد زاهد سجادہ نشین را

4. ز آن روز که محراب دو ابروی تو دانست

5. عاشق ز دل و دین نظر عقل بپوشید

6. تا کافری غمزه جادوی نور دانست

7. عقل از په عشق عنان باز به پیچید

8. تا سلسله جنبانی گیوی نو دانست

9. وجه نظر و دور و نلل به بدیهی

10. عقل از نظر روی تو و موی تو دانست

11. این نکته که کسی را ز تو نه رنگ و نه بویست

12. از رنگ تو دریافت دل از بوی نو دانست

13. بیش است کمال از همه زان روز که خود را

14. در مرتبه کمتر ز سگ کوی تو دانست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* خموش حافظ و از جور یار ناله مکن
* تو را که گفت که در روی خوب حیران باش
شعر کامل
حافظ
* ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم
* که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد
شعر کامل
حافظ