کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 167

1. روزی که به من ناز و عتابت به حساب است

2. آن روز مرا روز حساب است و عذاب است

3. گفتی پس قرنی ز جفایت بکشم دست

4. فریاد من از دست تو باز این چه عتاب است

5. خواهند شدن صید و تا ماه ز ماهی

6. کز عارض و زلف تو بسی شست در آب است

7. گرد لب و رخسار تو جان بر سر آتش

8. از ذوق نمک رقص کنان همچو کباب است

9. من پند تو چون بشنوم ای شیخ که چون عود

10. گوشیم سوی مطرب و گوشی به رباب است

11. در مجلس و عظم به قدح پیش کشد دل

12. روزی که هوا سرد بود روز شراب است

13. از غمزه میندیش کمال و بکش آن زلف

14. گر مرغ ببر دام که صیاد به خواب است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خاکی که خون سیاوش بخورد
* به ابر اندر آمد درختی ز گرد
شعر کامل
فردوسی
* قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت
* منظری از چمن نزهت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* باور مکن که من دست از دامنت بدارم
* شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان
شعر کامل
سعدی