کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 17

1. جانا ز گرد درد پر باد دامن ما

2. وین دلق گرد خورده صد پاره در تن ما

3. دل ساکنی ندارد بی خاک آستانت

4. ای خاک آستانت تا حشر مسکن ما

5. ما چشم خویش روشن دیدن نمی توانیم

6. تا تو نمی نشینی بر چشم روشن ما

7. گفتم تیغ بر کش گفتی گناه باشد

8. باد این گنه همیشه از تو به گردن ما

9. دی می شدم در آن کو آمد ندا ز هر سو

10. کای عاشق سر و زر مگذر به گلشن ما

11. دانی چه گفت عیسی با عاشقان دنیی

12. چندین حجاب بیند از نیم سوزن ما

13. شب با کمال ای تن در خواب شو که آن ماه

14. آید به دزدی دل بر بام و روزن ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند
* سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد
شعر کامل
مولوی
* هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
* کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
شعر کامل
حافظ
* نیلوفر ریاض ریاضت رخ من است
* از سیلی که می‌خورم از دست روزگار
شعر کامل
محتشم کاشانی