شمارهٔ 171
1. از کویت بفردوس اعلى دری است
2. نثار در تست هرجا سری است
3. تو رضوان نوشین لبی و شراب
4. ز دست تو هر قطره ای کوثری است
5. تو از رحمتی آبت و بند زلف
6. ز طاوس بر روی آیت پری است
7. مرو همچو بیانی از پیش چشم
8. درین گوشه بنشین که خوش منظری است
9. ز دودم بپرهیز کز سوز عشق
10. بهر عضو من آتش دیگری است
11. کجا ملک حسن تو باید شکست
12. که هر سر ز دل ها نرا لشکری است
13. عجب آتش است آتش دل کمال
14. که دوزخ ازین شعله خاکستری است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده