کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 203

1. عمریست که با او دل مسکین نگران است

2. ما در غم و او شادی جان دگران است

3. ای باد مبر خاک کف پاش به هر سو

4. کان روشنی دیده صاحب نظران است

5. تا بلبل و گل بافته بویت به گلستان

6. این نعره زنان از غم و آن جامه دران است

7. گر بر دل مجروح رسد نیر نو سهل است

8. این هم گذرد چون همه چیزی گذران است

9. دات نتوان گفت که بر سینه عذاب است

10. بارت نتوان گفته که بر دیده گران است

11. هم عمر به آخر شده و هم بسته به پایان

12. این راه مطلب را به کنار ونه کران است

13. گر ریختن خون کمال است مرادت

14. ما نیز بر آنیم که تیغ تو بران است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیست اکسیری به عالم بهتر از افتادگی
* قطره ناچیز گردد گوهر از افتادگی
شعر کامل
صائب تبریزی
* بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
* هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل
شعر کامل
حافظ
* دور است سر آب از این بادیه هش دار
* تا غول بیابان نفریبد به سرابت
شعر کامل
حافظ