کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 265

1. مه لاف حسن زد به نو زا رخ بر او گرفت

2. خط جانب رخ نو گرفت و نکو گرفت

3. بوی تو چون شنیدن گل عندلیب مست

4. چندان کشید ناله که آواز او گرفت

5. از بوس پایه سرو بهم پوست باز کرد

6. در هر گه که پای بوس توأم آرزو گرفت

7. زاهد به صحبت نو پر رندان درد نوش

8. آن روز بار یافت که بر سر سبو گرفت

9. شوق لبت به میکده اش برد موکشان

10. پیری که از مرید همه ساله مو گرفت

11. گلگون سوار بر ره عشق نو خیل اشک

12. در ریختند و روی زمین را فرو گرفت

13. ضایع مکن که حرف بود در بصر کمال

14. چشم تو سرمه ای که از آن خاک گو گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چیده ایم از دو جهان دامن الفت چون سرو
* هر که از ما گذرد آب روان می دانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی
* که رنج خاطرم از جور دور گردون است
شعر کامل
حافظ
* هم ز وصف لبت زبان خجلست
* هم ز زلف تو مشک و بان خجلست
شعر کامل
اوحدی