کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 274

1. هر که از درد تو محروم بود بیمار است

2. و آنکه داغ تو نه پر سیئة او افگار است

3. دلم از ناوک آن غمزه شکایت نکند

4. که بر این خسته حق نعمت او بسیار است

5. گله از بار غم و بار سنم نیست مرا

6. گر بود بار چدائی گله ها این بار است

7. بر سر کوی تو کمتر روم از بیم رقیب

8. که سگ خانه زبون گیر و گدا آزار است

9. پیش آن صورت مطبوع که دارد جانی

10. چه کنم صورت خورشید که بر دیوار است

11. صبر از آن لب نتوان کرد به دور رخ تو

12. زآنکه در موسم گل توبه ز می دشوار است

13. کار می دارد و معشوق کمال از همه دور

14. صوفی ما چه توان کرد که دور از کار است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
* کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
شعر کامل
حافظ
* جعد بنفشه بین ز نسیم سحرگهی
* همچون شکنج طره خوبان گرفته خم
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* همه عالم به تماشای تو شادند آری
* نومه عیدی و روی تو گل نوروزی است
شعر کامل
کمال خجندی