کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 276

1. هر که در عالم کم از یک لحظه دور از بار زیست

2. کرد نقد زندگانی شایع اره پسیار زیست

3. عاشق نالان می نگرفت بی رویش قرار

4. عندلیب زار نتوانست بی گلزار زیست

5. ا گر شنیدی بوی تر از خود برفی بیخبر

6. زاهد خود بین که عمری عاقل و هوشیار زیست

7. با خیال بار عاشق شب به عمر خود نخفت

8. شمع چندانی که بودش زندگی بیدار زیست

9. شربت دردت مریض عشق را باید حلال

10. گر کسی درمان بجست او سالها بیمار زیست

11. با رقیبانت به بوی وصل خوشدل میزیم

12. بر امید گل چو بلبل می توان با خار زیست

13. ا گر برآید سرو شاید از سر خاک کمال

14. سالها چون با خیال آن تد و رخسار زیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* توشهٔ بخل میندوز که دو دست و غبار
* سوزن کینه مپرتاب که خنجر گردد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* ز خاک آفریدت خداوند پاک
* پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شعر کامل
سعدی
* باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران
* کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است
شعر کامل
حافظ