کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 314

1. از من ای اهل نظر علم نظر آموزید

2. نازک است آن رخ ازو چشم و نظر بر دوزید

3. پیش آن روی مدارید روا ظلمت شمع

4. خانه پر نور تجلی چه چراغ افروزید

5. سوختید از عطش ای اهل ورع بی می عشق

6. چوب خشکید بسوزید که خوش می سوزید

7. بهر او جنگ کنان در صف عشاق آیید

8. که در آن صف همه لشکر شکن و پیروزید

9. گر بدوزید دل پاره قیری به کرم

10. به که صد ناوک دلدوز به کیش اندوزید

11. در تب محنت او صبر کنید ای دل و جان

12. از شفاخانه درد است سخنهای کمال

13. درد دارید ازاینجا سخنی آموزید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار
* روز فراق را که نهد در شمار عمر
شعر کامل
حافظ
* حدیث مدعیان و خیال همکاران
* همان حکایت زردوز و بوریاباف است
شعر کامل
حافظ
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی