کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 321

1. ای آتش سودای توأم سوخته چون عود

2. کس را نه بر آید ز تمنای تو مقصود

3. خوبان جهان جمله گدایند و تو سلطان

4. شاهانه زمان جمله ایازند و تو محمود

5. گفتم که به کامی رسم از وصل تو لیکن

6. بسیار تمناست که در خاک بفرسود

7. جانم ز غمت عاقبت کار برآمد

8. والمنة لله که تمنای من آن بود

9. آنگاه میاد ای مه خوبان که برآرد

10. شمع رخت از جان من سوخته دل دود

11. گاهی به نوا زلف توام ساخته چون چنگ

12. گاهی به جفا هجر توأم سوخته چون عود

13. چون دولت دیدار تو مقصود کمال است

14. نی نقصان نکند گر شود از وصل تو خوشنود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
* در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
شعر کامل
مولوی
* آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
* باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد
شعر کامل
حافظ
* هرکس زخوان قسمت خود رزق می خورد
* از کم بضاعتی خجل ازمیهمان مباش
شعر کامل
صائب تبریزی