کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 352

1. بی لبت در جگر تشنه لبان آب نماند

2. بی سر زلف تو در رشنه جانه ناب نماند

3. تا شمال رخت افتاد بخاطر ما را

4. به دو چشم نو که در دید: ما خواب نماند

5. بر سر زلف تو بگذشت شبی باد وزان

6. گرهی باز شد و رونق مهتاب نماند

7. در چمن باد صبا بوی تو آورد ز شرم

8. رنگ در روی گل و لاله سیراب نماند

9. دولت وصل تو رفت از سر و شة عیش حرام

10. کامرانی نتوان کرد چو اسباب نماند

11. محتسب گو در مسجد بگل امروز برار

12. که ز ابروی تو ما را سر محراب نماند

13. گو ببندید در میکده بر روی کمال

14. کش ز سودای لبته ذوق می ناب نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ
* در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد
شعر کامل
حافظ
* آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
* حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
شعر کامل
حافظ
* دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر آری
* اثر می‌دارد اما کی شب عاشق سحر دارد
شعر کامل
وحشی بافقی