کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 361

1. پیوسته ابرویت دل این ناتوان کشد

2. مردم کمان کشند و مرا آن کمان کشد

3. هرجنس را که هست کشد دل به جنس خویش

4. زآنت کمند مو طرف آن میان کشد

5. فرهاد نقش یار خود ار بر زدی به سنگ

6. نقش ره تو دیده بر آب روان کشد

7. بگشای لب به خنده تو پیش شکر فروش

8. تا رخت خود به خانه پیش ز پیش دکان کشد

9. زآنسان که سوی خویش کشد مور دانه را

10. خط دانه های دل ما چنان کشد

11. آواز ما ز گریه بسیار نم کشید

12. عاشق دگر چگونه تواند فغان کشد

13. سوزد دوباره اختر برگشته کمال

14. شبها کمال آه که بر سر آسمان کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو بشکن جوز این تن را بکوب این مغز را درهم
* چرا اندر چراغ عشق چون روغن نمی‌آیی
شعر کامل
مولوی
* عالم دیگر به دست آور که در زیر فلک
* گر هزاران سال می مانی همین روز و شب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضرورتست که عهد وفا به سر برمت
* و گر جفا به سر آید هزار چندینم
شعر کامل
سعدی