کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 374

1. چشمت به سعی غمزه در فتنه باز کرد

2. زلفت به ظلم دست تطاول دراز کرد

3. محمود را چه جرم که شد پای بند عشق

4. آن فتنه ها همه سر زلف ایاز کرد

5. گویند ناز پر بېرة مهر و عشق من

6. شد بیشتر بروی تو چندان که ناز کرد

7. من در زمانه پایه و قدری نداشتم

8. سودای قامت تو مرا سرفراز کرد

9. روی تو برد از دلم اندیشه بهشت

10. ناز تو از نعیم مرا بی نیاز کرد

11. رفتم بر طبیب که پرسم علاج درد

12. چون ناله ام شنید روان در فراز کرد

13. ننشست بر وجود ضعیفت مگس کمال

14. از تار عنکبوت مگر احتراز کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نقطه که پیرایهٔ پرگار وجود است
* خالی است که بر کنج لب نوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نسبت قد بلند تو چو کردم با سرو
* سخن مردم کوته نظرم یاد آمد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* وصال با من خونین جگر چه خواهد کرد؟
* به تلخکامی دریا شکر چه خواهد کرد؟
شعر کامل
صائب تبریزی