کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 389

1. خبری ز هیچ قاصد زه دیار من نیامد

2. چه سیاه نامه بیکی که ز یار من نیامد

3. از ازل که رفت قسمت غم و شادی ای به هر کس

4. غم بار جز نصیبه دل زار من نیامد

5. همه روز بر رخ از گریه چه سود در غلطان

6. که شب آن دری که غلط بکنار من نیامد

7. بشمار زلف گفتم ز لب تو بوسه گیرم

8. چکنم که عقد زلفت بشمار من نیامد

9. قلم مصور چین چو کشید نقشها بین

10. که جها کشید و نقشی به نگار من نیامد

11. به فرشتگان رحمت برم از غمت شکایت

12. که مرا حبیبه کشت و به مزار من نیامد

13. چه عجب کمال اگر جان بلب آرده از فراقت

14. چو لب تو مرهم جان فگار من نیامد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مه روی بپوشاند خورشید خجل ماند
* گر پرتو روی افتد بر طارم افلاکت
شعر کامل
سعدی
* عقل پرسید که دشوارتر از کشتن چیست
* عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای
* درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
شعر کامل
حافظ