کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 391

1. خوشا غمی که برویم ز روی او آید

2. که هرچه آید از آن رو مرا نکو آید

3. به شوخی آمدن و ناشکستش دل را

4. گرانترست ز سنگی که بر سبو آید

5. سوار اشک که راند به هر طرف گلگون

6. چو خاک پای تو بیند روان فرو آید

7. صبا گرفته کمند بنفشه دستاویز

8. که شب به حلقه آن زلف مشکبو آید

9. بدان خیال که بیند رخ نو گل در آب

10. روانتر از دگران بر کنار جو آید

11. چه جای چشمه حیوان که جوی های بهشت

12. اگر دهان نو بابة بجست و جو آید

13. کمال وصل میانت چگونه بنویسد

14. که آن سخن بزبان قلم چو مو آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا دهان و رخ ترا دیدند
* غنچه دل تنگ و ارغوان خجلست
شعر کامل
اوحدی
* به بوی سیب قناعت کنم ز باغ جهان
* لباس خویش چو به از غبار خویش کنم
شعر کامل
صائب تبریزی
* لاله رخساره بخون شوید و سیراب شود
* سرو کوتاه کند دست و سرافراز آید
شعر کامل
خواجوی کرمانی