کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 428

1. رویت به چنین دیده تماشا نتوان کرد

2. وصل تو بدینه سینه تمنا نتوان کرد

3. تا دیده نخست از نظرت وام نگیرد

4. نظارة آن صورت زیبا نتوان کرد

5. تا همت عالی نشود رهبر خاطر

6. اندیشه آن قامت و بالا نتوان کرد

7. گر نیغ کشد دشمن و گره طعنه زند دوست

8. قطع از تو و سودای تو قطعا نتوان کرد

9. در دولت خوبی به گدایان در خویش

10. لطفی بکن امروز که فردا نتوان کرد

11. تو دارو و درمان دل و دیده ریشی

12. بیرون ز دل و دیده ترا جا نتوان کرد

13. دردی ز تو در جان کمالست که آنرا

14. الا به وصال تو مداوا نتوان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل ار چه شگرف کدخداییست
* بی خوان تو آب و نان ندارد
شعر کامل
مولوی
* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* شب تیره گشت از جهان ناپدید
شعر کامل
فردوسی