کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 449

1. سر ما را نرسد اینکه به پای تو رسد

2. گر رسد دیده بروی تو برای تو رسد

3. بر دل و جان چو غم و درد نو سازند نصیب

4. جگر سوخته را داغ جفای تو رسد

5. بعد صد ساله جفا با من از بار جدا

6. گر کند عمر وفا بوی وفای تو رسد

7. زاهد از بیم بلا سر به دعا کرد فرو

8. عاشقان روی به بالا که بلای تو رسد

9. درد ما را نرسد مرهم و درمان ز طبیب

10. گر رسد دارویی از دارشفای تو رسد

11. بر درت می کندم منع ز دریوزه رقیب

12. سگ نخواهد که نصیبی بگدای تو رسد

13. حاجت حلقه زدن نیست درین باب کمال

14. این قدر بس که به آن گوش دعای تو رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبر کن بر سخن سردش زیرا کان دیو
* نیست آگاه هنوز، ای پسر از نرخ پیاز
شعر کامل
ناصرخسرو
* چوب قفس ز گریه صیاد کرد گل
* من دل بر آشیانه پر خار بسته ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه بندی دل اندر سرای سپنج
* چه یازی به رنج و چه نازی به گنج
شعر کامل
فردوسی