شمارهٔ 454
1. شبی که روی تو ما را چراغ مجلس شد
2. بسوختن دل پروانه وش مهوس شد
3. دو چشمت از دل و دین آنچه داشتم بردند
4. توانگری که به مستان نشست مفلس شد
5. ز کیمیای نظر چون تو خاک زر سازی
6. تفاوتی نکند گر وجود ما مس شد
7. دگر مرا به خیالت ز بی کسی چه ملال
8. چو غم رفیق و بلا یار و درد مونس شد
9. خوش است مطرب و سافی و من به یک دوحریف
10. درین شمار که کردم رقیب سادس شد
11. کسی که عاقل و هشیار دیدمی محسوس
12. چودید شکل تو از هوش رفت وبی حس شد
13. به نقشه ابروی تو نیست در سراچه حسن
14. که دست صنع در آن طاق ها مهندس شد
15. زمی بدوه نو پرهیز مانه از ما بود
16. درین جریمه سیب زاهد مووس شد
17. نشد بطرز غزل هم عنان ما حافظ
18. اگر چه در صف سلطان ابوالفوارس شد
19. کمال نسخه رندی بسی مطالعه کرد
20. که در دقایق علم نظر مدرس شد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده