کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 468

1. عکس رویت چون فتد در آب آب از خود رود

2. گر فشانی زلف مشکین مشک ناب از خود رود

3. باد حاجت نیست کز رویت بر اندازد نقاب

4. با تو چون خود روبرو آبد نقاب از خود رود

5. آستین افشان در آگه گه به خوبان در سماع

6. تا در آبد مه به چرخ و آفتاب از خود رود

7. اشک من در خوشاب است آن لب خاموش لعل لعل

8. چون گویا کتی در خوشاب از خود رود

9. من نه تنها رفته ام در حیرت آن چشم مست

10. هر که بیند آنچنان مسنی به خواب از خود رود

11. سینه بر آتش کباب است و ز سوز او دلم

12. بر مثال قطره خون کر کباب از خود رود

13. با خیال آن دو ب هر دم رود از خود کمال

14. مر کرا در سر بود چندین شراب از خود رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جای نزهت نیست گیتی را که اندر باغ او
* نیشکر چون برگ سنبل زهر دارد در میان
شعر کامل
خاقانی
* کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
* به که نفروشند مستوری به مستان شما
شعر کامل
حافظ
* سهیل اشک من پرورده آن سیب زنخدان را
* خورد خونها چمن پیرا، نهالی تا ثمر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی