کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 505

1. ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند

2. چیدن چه خیالیست که دیدن نگذارند

3. صد شربت شیرین ز لبت خسته دلانرا

4. تزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند

5. گفتم شنود مژده دشنام تو گوشم

6. آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند

7. زلف تو چه امکان کشیدن که رقیبان

8. سر در قدمت نیز کشیدن نگذارند

9. بخشای بر آن مرغ که خونش گه بسمل

10. بر خاک بریزند وطپیدن نگذارند

11. دل شد ز تو صد پاره و فریاد که این قوم

12. نعره زدن و جامه دریدن نگذارند

13. مگریز کمال از سر زلفش که درین دام

14. مرغی که در افتاد پریدن نگذارند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صد غنچهٔ دل از نفس ما شکفته شد
* هر جا که چون نسیم سحر پا گذاشتیم
شعر کامل
رهی معیری
* نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید
* این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
شعر کامل
حافظ
* خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
* در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
شعر کامل
مولوی