کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 51

1. آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب

2. شب مقطع نگشته نه بیند کسی آفتاب

3. بر گوشه عذار تو مستیست خفته چشم

4. نزدیک صبح از پی آن می رود به خواب

5. دندان شانه می کشد آن چین زلف و بس

6. نامش خطا نبود که خواندیم مشک ناب

7. گفتی پس از هلاک نو دست از جفا کشم

8. ای عمر ناگزیر چرا می کنی شتاب

9. شوق رخ و لب تو ز دل خون چکاند خون

10. از آتش و نمک کند این گربه ها کباب

11. نقش درت همیشه به خون بر کشد سرشک

12. همچون محرران که به سرخی کشند باب

13. خط مای اشک بر ورق چهره کمال

14. گر آیدت به چشم روان خوانیش جواب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یارم چو قدح به دست گیرد
* بازار بتان شکست گیرد
شعر کامل
حافظ
* هر چند که زلف تو سپاهیست جهانگیر
* هر روز پریشان نتوان کرد سپه را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی