کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 514

1. مریض عشق بتان را بر طبیب نباشد

2. باتفاق طبیبی به از حبیب نباشد

3. امید هست که بار از درم چو بخت در آبد

4. اگر چنانچه بد آموزی رقیب نباشد

5. ز ناله های حزیثم مترس و روی مپوشان

6. که این معامله گل را به عندلیب نباشد

7. تو در زمانه غریبی بلطف و بنده نوازی

8. گر التفات غریبان کئی غریب نباشد

9. نسیم باد صبا را بگاه عطرفشانی

10. به حلقه های سر گیسوانت طیب نباشد

11. مکن ملامتم ای پارسا که دلشدگان را

12. بر مجادله ناصح و ادیب نباشد

13. بخوردن غم دل غم مخور کمال که کس را

14. زخوان دولت خوبان جزاین نصیب نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهی حنای پا کن و خواهی نگار دست
* من مشت خون خویش نمودم حلال تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضرورتست که عهد وفا به سر برمت
* و گر جفا به سر آید هزار چندینم
شعر کامل
سعدی
* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی