کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 532

1. نور چشمی بر صاحب نظری می آید

2. پیش یعقوب ز یوسف خبری می آید

3. کره شیرین دهن ما خبر بار عزیز

4. که ز مصر دگر اینک شکری می آید

5. هر یکی را ز طرب پای فرو رفت بگنج

6. که بدست من مفلس گهری می آید

7. می نشیند ز حد در دل من پیکانی

8. او هر خدنگی که ازو بر جگری می آید

9. باد هر گرد که می آرد از آن خاک قدم

10. چشم دارید که کحل بصری می آید

11. چون ستاره بدر آنید به استقبالش

12. کز ره دور می از سفری می آید

13. گر رود جان تو از پیش میندیش کمال

14. می رود جان و ز جان دوستری می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری
* گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
شعر کامل
مولوی
* از دست قاصدی که کتابی به من رسد
* در پای قاصد افتم و بر سر نهم کتیب
شعر کامل
سعدی
* دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
* هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد
شعر کامل
هلالی جغتایی