کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 571

1. بر سر کوی تو گر بودی مرا راه گذر

2. گاه میرفتم به دیده گاه میرفتم بسر

3. مرغ اگر از ناله شبهای من می کرد خواب

4. نا روم پیش تو میدزدیدم از وی بال و پر

5. در کتاب طالع ما دیده بود اختر شناس

6. از سر زلفت بسی نشویش در دور قمر

7. گر بری از ما رقیبا تحفہ پیش حبیب

8. محبتی داریم خوش برخیز و زحمت را ببر

9. حال دل از باد پرسیدم ندارد آگهی

10. کز نسیم زلف تو من مستم و او بیخبر

11. همچنان از شوق آن لب خون بگریم پیش جام

12. گر صراحی سازد از خاک وجودم کوزه گر

13. گر به یاد روی او نوشی می روشن کمال

14. چون قدح گیری بکف افکن نظر بر ماه و خور


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تیغش که چون بنفشه کبودی همی نمود
* در حال سرخی بَقَم و ارغوان‌ گرفت
شعر کامل
امیر معزی
* طلسمی که ضحاک سازیده بود
* سرش به آسمان برفرازیده بود
شعر کامل
فردوسی
* چند باشی همچو خون مرده پنهان زیر پوست؟
* همتی کن، پوست را بشکاف بر خود چون انار
شعر کامل
صائب تبریزی