کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 606

1. ما را بچه جرم از نظر انداخته باز

2. ما سوخته و تو بخان ساخته باز

3. صد شب بمن آورده بروز وز تکبر

4. روز دگرم دیدم و نشناخته باز

5. گر داعیة سوختن جان منت نیست

6. چون شمع وجودم ز چه بگداخته باز

7. با ابروی تو دیده نهانی نظری باخت

8. دل گفت نظر کن که چه کج باخته باز

9. ای آمده در حلقه عشاق سواره

10. بر لشکر مغلوب چرا تاخته باز

11. از دوده درونها شه من نیک بیندیش

12. کز آتش دلها علم افراخته باز

13. گر صید تو شد زود کمال این عجبی نیست

14. بر مرغ برانداخته انداخته باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غیر حق را می دهی ره در حریم دل چرا؟
* می کشی بر صفحه هستی خط باطل چرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* زهر چشمش میان خندیدن
* همچو بادام تلخ در شکرست
شعر کامل
صائب تبریزی