کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 634

1. زهی کشیده کمان ابروی تو تا بن گوش

2. دمیده سبزة خطت به گرد چشمه نوش

3. رخ تو شمع شبستان عشق و ما در تاب

4. لب تو چشمه آب حیات و ما در جوش

5. کنون که شمع جمالت چراغ حسن افروخت

6. دگر به طرة مشکین رخ چو ماه مپوش

7. در آب دیده بدم غرقه دوش تا به میان

8. گذشت در غمت امروز آبم از سر دوش

9. کجاست مطرب و ساقی و جام می کاین دم

10. برآرد از دل مستان صلای نوشا نوش

11. نهادم از سر مستی عنان تقوی را

12. ز دست نرگس مست به دست باده فروش

13. اگر چه در خوشاب است گفت های کمال

14. ولی چه سود که هرگز نمی کنی در گوش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه عالم به تماشای تو شادند آری
* نومه عیدی و روی تو گل نوروزی است
شعر کامل
کمال خجندی
* گر کسی گفت که چون قد تو شمشادی نیست
* اگر آن قامت و بالاست بگو راست که نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر نه مدح تو گوید زمانه سوسن را
* بنفشه‌وار زبان از قفا بدر گیرد
شعر کامل
سلمان ساوجی