کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 64

1. آبی کجاست کآتش عشقم جگر بسوخت

2. و ین برق جانگداز همه خشک و تر بسوخت

3. مرغ سپیده دم که خبر داد از توام

4. اکنون نمی دهد مگرش بال و پر بسوخت

5. باید که شمع را نرسد باد و آتشی

6. پروانه ضعیف چه باشد اگر بسوخت

7. بازم بسوخت آتش هجران نو جگر

8. دیدی چگونه سوخت به بادی دگر بسوخت

9. دوشم بگوشه نظری کردهای عزیز

10. نازک دل عزیز تو بر ما مگر بسوخت

11. گفتم که سوز آتش دل کم شود به اشک

12. این سوز کم نگشت از آن هم بتر بسوخت

13. می سوخت بار شیع گدازان و پس کمال

14. از شمع اندکی و ازو بیشتر بسوخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کار من اینست که کاریم نیست
* عاشقم از عشق تو عاریم نیست
شعر کامل
مولوی
* دل از من برد و روی از من نهان کرد
* خدا را با که این بازی توان کرد
شعر کامل
حافظ
* وصیت همین است جان برادر
* که اوقات ضایع مکن تا توانی
شعر کامل
سعدی