کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 669

1. ای ورق گل بهشت از رخ نازکت خجل

2. لعل لب تو غنچه را کرده به خنده منفعل

3. تا نگرفت از رخت نسخة مصور صبا

4. صورت گل به هو ورق بر نکشه از آب و گل

5. من به هوای قامتت عمر دراز یافتم

6. زانکه همیشه کرده ام کسب هوای معتدل

7. بر درت آتش دلم رفت و بر گرفت دان

8. گر نرود به گرد آن آب دو دیده متصل

9. چشم تو چون کشد مرا نو به حلى طلب کنی

10. گر نکشد دوبارهام نیست به دوستی به حل

11. چون نرسیده رشته عمر به دور وصل تو

12. منت او چه میکشم گو اجلش ز هم گسل

13. دی به کمال گفته دل بر ما بیار و جان

14. سوی خودم نما رمی تا بروم به جان و دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر آری
* اثر می‌دارد اما کی شب عاشق سحر دارد
شعر کامل
وحشی بافقی
* روز و شب را همچو خود مجنون کنم
* روز و شب را کی گذارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
* رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ