کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 708

1. را که هست ز ساعد در آستین پرسیم

2. به پول کهنه نیرزند مفلسان قدیم

3. در بنیم نشانم من غریب ز چشم

4. ترحمی نکنی هیچ پر غریب و بتیم

5. خط تو سوخت بر آتش هزار دفتر علم

6. ندانمت ز که این خط گرفته تعلیم

7. به درد عشق تو عشرت همین بود که مرا

8. شراب خون دل و غم حریف و غصه ندیم

9. همیشه بیم کنند از رقیب عاشق را

10. امید وصل اگر باشد از رقیب چه بیم

11. مرا تمام بود نیم مدعی در عشق

12. کجاست تیغ که سازد رقیب را به دو نیم

13. کمال کیست که او را گدای خود شمری

14. مرا حقیر شمر کز تو متئیست عظیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فضل خدای را که تواند شمار کرد؟
* یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟
شعر کامل
سعدی
* باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
* بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
شعر کامل
حافظ
* بی‌نیازی را که هم دل تفته بینی هم جگر
* شرب عزلت هم تباشیرش دهد هم ناردان
شعر کامل
خاقانی