غزل شمارۀ 751
1. صحبت عاشق و حبیب بهم
2. فصل گل دان و عندلیب بهم
3. غم جگر ساخت قسمت من و دل
4. هر دو خوردیم آن نصب بهم
5. به تفال قرآن تحسین است
6. دیدن ناصح و ادیب بهم
7. بشکافند سقف مقصوره
8. نعره واعظ و خطیب بهم
9. نیست فرقی میان این دو برزگ
10. گر به بینی سگ و رقیب بهم
11. رنج دیدند هر دو معلوم است
12. از من افسونگر و طبیب بهم
13. بافت شهرت چو جمع کرد کمال
14. غزل و معنی غریب بهم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده